امروز جمعه 02 آذر 1403 http://otid.cloob24.com
0
چکیده:
تربیت در اصطلاح عبارت است از فعالیتی منظم و مستمر در جهت کمک به رشد جسمانی، شناختی، اخلاقی، عاطفی، و به طور کلی پرورش و شکوفایی استعدادهای متربی به گونه ای که نتیجه آن در شخصیت متربی به ویژه در رفتارهای او ظاهر شود. و تربیت اسلامی به معنای به فعلیت رساندن قوا و استعدادهای انسان و ایجاد تعادل و هماهنگی در آنها در جهت رسیدن به کمال مطلوب یعنی شناخت «رب» به عنوان مدیر جهان و انسان و تن دادن به ربوبیت انحصاری خداوند با عمل نمودن به تعالیم پیامبر اسلام و اهل بیت به منظور وصول به مقام عبودیت و قرب الهی. اصلی ترین هدفهای رفتاری در نظام تربیتی اسلام پرورش و به تعالی رساندن استعدادهای فطری انسان است، اسلام با کنترل کردن و متعادل کردن قوه ی غرایز و شهوات استعداد های فطری (حقیقت جویی، عشق به تعبد و پرستش و کمال خواهی، خلاقیت و ابتکار، زیبا دوستی، خیر خواهی و نیکی) را رشد و تعالی می دهد تا انسان به کمال مطلوب که شناخت خداوند و پذیرش ربوبیت اوست برسد. به همان اندازه که برنامه ریزی برای تربیت مهم است و برنامه ریزان در مسائل تعلیم تربیت باید تعیین کنند که در اهداف تربیتی، به دنبال ایجاد چه تغیراتی در متر بیان هستند، بحث از آسیب‌شناسی نیز از اهمیت برخوردار است‌. آسیبهای احتمالی در تربیت کوشش‌های مربیان را بی‌حاصل خواهد نمود‌. بنابراین شناخت جنبه‌های منفی در فعل و انفعالات تربیتی، کم اهمیت‌تر از شناخت جنبه‌های مثبت نیست. آسیبهای تربیت دینی می‌تواند عوامل و منشاء‌های گوناگون داشته باشد. آنچه به نظر نویسنده می رسد این است که آسیب را در درجه اول باید در متولیان امر تعلیم و تربیت دینی جستجو کرد زیرا آنها هستند که امر تربیت را بر عهده دارند و متربیان را پرورش می دهند. حال فرقی نمی کند که این مربیان نهاد های خواص باشند یا افراد آنچه مهم است نقش اساسی و تعیین کننده مربی، معلم، مادر، پدر، رهبران دینی به عنوان تربیت کننده هستند که باید مورد توجه و برسی و آسیب شناسی قرار گیرند. به طور کلی آسیب هایی که در این نوشته گرد آوری شده عبارتند از: 1) عدم تربیت دینی صحیح خود مربی2) عدم آگاهی دقیق و صحیح مربی از آموزه های دینی 3) بدعت و انحراف در محتوای معارف دینی4) عدم بیان صحیح معارف دینی که منجر به ظاهر سازی و ریا کاری در متربی می شود 5) عدم الگو دهی مناسب و فراهم نبودن زمینه های عاطفی 6) کاربردی نبودن آموزه های دینی و کلی گویی 7) سهل انگاری و قصور والدین نسبت به تربیت دینی فرزندان 8) نارسایی و ناکار آمدی کانون ها و نهادهای دینی جامعه 9) نقص در مخاطب شناسی 10) تهاجم فرهنگی، 11) عدم تطابق و تضاد میان قول و رفتار دینی و سیاست زدگی متولیان جامعه دینی. برای رفع این آسیبها آنچه پیشنهاد می شود به طور خلاصه: 1) آشیب شناسی دقیق مخاطب 2) پرورش معلمین و مبلقین زبده و کارآمد که کارشناس دین بوده و به فنون نوین انتقال پیام و تدریس آشنا باشند3) تغییر و تحول در نظام آموزش و پرورش به گونه ای که تاکید بیشتر بر نهادینه کردن صحیح معارف دینی باشد.4) کار بدی کردن آموزه ها و معارف دینی 5) الگو سازی مناسب و قابل اقتدا برای نسل جوان و نوجوان.
کلیدواژه: تربیت، متربی، آسیب شناسی، تربیت دینی